در بیستم ماه ژوئن به ابتکار « جمعیت دفاع از ملت های در خطر نابودی» و با همکاری «بنیاد فردریش ناومان برای آزادی» و همچنین «بنیاد کارل هرمان فلاخ» در شهر فرانکفورت آلمان فدرال کنفرانسی تحت عنوان "مسئله ی ملیتها و دمکراسی در ایران" بر گزار شد.
در این کنفرانس که در آن 60 نفر از ملیت های مختلف از جمله آلمانیها، آذربایجانیها، کردها، ترکمن ها و عربها شرکت کرده بودند، ابتدا مسئولین بنیادها و جمعیت مذکور طی سخنان کوتاهی ضمن خیر مقدم گوئی به حاضران و معرفی این سازمانها به مسئله ی ملیت ها و امر دمکراسی و همچنین آزار و تعقیب اقلیت های ملی و مذهبی در کشورهای گوناگون اشاره کرده و به مسئولیت کشورهای اروپائی در دفاع از حقوق این ملتها و اقلیت ها اشاره کردند.
سپس کنفرانس کار خود را با سخنان دکتر کمال سیدو که مسئولیت بخش خاورمیانه ی « جمعیت دفاع از ملت های در خطر نابودی» را به عهده دارد، آغاز کرد. دکتر سیدو طی سخنانی گزارشی از وضعیت سیاسی ایران ارائه داده و از جمله با اشاره به وضعیت بحرانی موجود در ایران به مسئله ی سرکوبهای رژیم پرداخت. او با اشاره به فعالیت های « جمعیت دفاع از ملت های در خطر نابودی» در حمایت از ملل غیر فارس در ایران به وضعیت وابستگان به ادیان غیر شیعی از جمله سنی ها و بهائی ها نیز پرداخت.
بعد از سخنان دکتر سیدو، خانم بریت اشته ر طی سخنان مبسوطی به وضعیت اقلیت های دینی غیر مسمان در ایران پرداخته و از جمله گفت: «دو درصد مردم ایران یعنی نزدیک به یک و نیم میلیون نفر جزو اقلیت های غیر مسلمان همانند مسیحی ها، یهودی ها و زرتشتی ها محسوب می شوند.» خانم اشته ر در ادامه ی سخنانش به اشاره به و ضعیت سنی ها در ایران گفت: « نزدیک به یک میلیون سنی ساکن تهران از داشتن یک مسجد محروم هستند.» او در اشاره به وضعیت بهائی ها و اهل حق که در ایران به شدت مورد پیگرد قرار دارند، گفت: «10000 نفر وابستگان مذهب اهل حق در ایران به عنوان اهل کتاب به رسمیت شناخته نمی شوند و لذا در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد جنایت علیه طرفداران این مذهب مورد تعقیب قضائی قرار نمی گیرد. ... بهائی ها به عنوان بزرگترین اقلیت غیر مسمان ایرانی که تعداد آنها در ایران 300000 نفر تخمین زده می شود، از هر گونه حقوقی محروم بوده و بشدت مورد پیگرد قرار می گیرند.»
اولین سخران از طرف ملت های غیر فارس در ایران جوما بورش بود که طی سخنانی به تاریخ ملت ترکمن در ایران پرداخته و با اشاره به اقدامات رژیم علیه ملت ترکمن به اسکان زابلیها در ترکمنستان اشاره نموده و گفت که رژیم با این نوع اقدامات هدفمند سعی در بهم زدن توازن ملی در این منطقه کرده و همچنی در پی ایجاد پایگاهی برای حمایت از خود می باشد. او همچنین گفت که رژیم با اقداماتی عمدی سعی در کشاندن جوانان ترکمن به اعتیاد کرده و به آنها اجازه نمی دهد که در پستهای کلیدی مسئولیتی به عهده بگیرند.
سپس ناصر ایرانپور از طرف کردهای ایران صحبت کرده و با اشاره به وضعیت سیاسی کردستان ایران به تاریخچه ی تشکیل حزب دمکرات کردستان و کومله پرداخته و به برنامه های آنها برای ایجاد یک سیستم فدرال در ایران اشاره کرد. او با اشاره به وضعیت غیر قابل تحمل کردها گفت که کردها حتی اجازه دادن نامهای کردی به فرزندانشان را ندارند. او همچنین از سرکوبهای گسترده ی رژیم در ایران سخن گفت و به وضعیت سخت زندگی در کرستان ایران پرداخت. او گفت که کردها در ایران طرفدار تشکیل یک سیستم فدرال هستند.
بعد از سخنان ایرانپور، دکتر سیدو با اشاره به ملت ترک آذربایجان در ایران گفت که ترکها در ایران از نظر تعداد بزرگترین ملت محسوب می شوند. او با این سخنان از حسین انور حقیقی به عنوان نماینده ی «جنبش فدرال دمکرات آذربایجان» برای ایراد سخنرانی دعوت کرد.
حسین انور حقیقی که سخرانی خودش را به وضعیت ملت ترک آذربایجان در ایران اختصاص داده بود، طی سخنان مبسوطی از وضعیت فعلی کشور و تظاهرات مردم علیه سرکوب و اختناق صحبت کرده و گفت که این نه یک جنبش مذهبی بلکه سکولار بوده و زنان در آن نقش خیلی مهمی دارند. او گفت که فارس ها و کسانی که به این زبان صحبت می کنند خود یک اقلیت قومی هستند. (مبسوط سخنان انور حقیقی در پایان این نوشته آمده است.)
از طرف ملت عرب ایران رحیم زاخیراوی به علت بیماری نوشته اش را فرستاده بود. او در این نوشته به تاریخچه ی ملت عرب ساکن ایران پرداخته و نوشته بود که سرکوب عربها در ایران در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد شدت پیدا کرده است. او با اشاره به سیاست های رژیم برای تغییر ترکیب جمعیت به زیان اعراب در خوزستان به مهاجرت اجباری عربها و واگذاری زمین های آنها به نیروهای نظامی رژیم پرداخته بود. در این نوشته آمده بود با اینکه 90 در صد نفت ایران در این منطقه تولید می شود ولی عربها در فقر و فاقه به سر می برند.
سخنران بعدی خانم پروانه ی قریشی بود که طی سخنان مبسوطی به وضعیت غیر قابل تحمل و فاجعه بار زنان در ایران پرداخت. او از جمله گفت که : « بعد از تشکیل جمهوری اسلامی، شریعت سرنوشت زنان ایران را رقم می زند. به کار بردن شریعت باعث تبعیض شدید علیه زنان شده است. هنگامی که مردان از حق چند همسری برخوردارد هستند زنان از حق حضانت و طلاق محروم هستند.... علیرغم اینکه در سال 2003 زنان 62 در صد دانشجویان را تشکیل می دادند، اما آنها برای شروع به کار به اجازه ی همسران خود احتیاج دارند.... تا بحال صد ها زن شوهردار ایرانی به بهانه ی زنا در ایران به قتل رسیده اند. بعضی از آنها سنگسار شده اند.»
سخنران بعدی دکتر میرو علیار از «کنگره ی ملیتها برای ایران فدرال» به ترور دکتر قاسملو در پایتخت اطریش اشاره کرده و گفت که مدارک جدیدی در باره ی نقش احمدی نژاد در این ترور بدست آمده است. او در ادامه ی سخنان خود به معرفی «کنگره ی ملیتها برای ایران فدرال» و فعالیتهای آن پرداخت.
سخنران بعدی پروفسور دکتر رونالد مونش از دانشگاه شهر برمن بود که در باره ی مزایای فدرالیسم و نقش آن در حل مسئله ی ملی در ایران صحبت کرد. سخنران که اطلاعات مبسوطی در باره ی وضعیت ملل غیر فارس در ایران داشت، گفت: فدرالیسم یعنی برنامه ریزی دراز مدت، فدرالیسم یعنی عقلانیت سیاسی که متاسفانه رهبری سیاسی فعلی در ایران از آن بی بهره است. او گفت که هر چند دمکراسی دوای همه ی دردهای جامعه نیست ولی هیچ سیستم فدرالی بدون دمکراسی قادر به اداره ی درست جامعه نیست. فدرالیسم یکسان سازی نیست بلکه همگرائی تفاوتها می باشد. در کشوری مثل ایران برای ایجاد آموزش پرورش مدرن و پیکار با بیسوادی وجود سیستم فدرال ضروری است. هر چند فدرالیسم سیستم دشواری است ولی هوشمندانه می باشد. کشوری مثل ایران با فدرالیسم به فرصت های بزرگی دست خواهد یافت که امروزه با یک سیستم متمرکز آنها را از دست می دهد.
او در ادامه ی صحبت هایش گفت که در کشوری مثل ایران با ترکیب جمعیت موجودش باید آمارهائی بر اساس تعلقات قومی صورت گیرد تا مثلاً برای آذربایجانیهائی که بیرون از خاکهای آذربایجان زندگی می کنند ولی خواهان حفظ تعلقات ملی خود هستند، شرائط فراهم آید.
او گفت که در یک گفتمان منطقی و هوشیارانه باید ملت فارس برای زندگی مشترک در ایران شرائط لازم را مهیا کند.
قبل از تصویب قطعنامه سخنرانان به سئوالات حاضرین از جمله: «آیا نیروهای اپوزیسیون حقوق ملی ملت های غیر فارس و اقلیت های دینی را قبول دارند؟»، « آیا اسلام با دمکراسی سازگار است؟» و «آیا امکان ایجاد پلاتفرم مشترکی برای مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی وجود دارد؟» جواب دادند.
در قطعنامه پایانی کنفرانس از جمله آمده است:
« وضعیت حقوق بشر برای ملل غیر فارس و اقلیت های دینی در ایران چند ملیتی همچون گذشته فاجعه بار است.
ملل غیر فارس ساکن ایران از جمله آذربایجانیها، کردها، عربها، بلوچها، ترکمن ها و سایر اقلیت های ملی کوچکتر و همچنین اقلیت های دینی بخصوص بهائی ها، آسوری ها، ارمنی ها و مسلمانانی که دین مسیحی را قبول کرده اند و ایضاً زرتشتی ها، اهل حق و یهودی ها مورد تبعیض قرار داشته و سرکوب می شوند.
در روزهای اخیر بعد از اعلام نتیجه ی انتخابات، نیروهای امنیتی رژیم تظاهر کنندگانی را که به تقلب در این انتخابات اعتراض داشتند، از جمله در مناطق ملی مورد سرکوب قرار داده و به طرف آنها تیراندازی کرده اند. تعدادی کشته و زخمی شده و همچنین عده زیادی دستگیر شده اند.
در دهه ی اخیر پیگردهای خشن، تبعیض و قتل به بخشی از زندگی روزانه ی ملل غیر فارس و اقلیت های غیر شیعی که 60 در صد اهالی کشور را تشکیل می دهند، بدل شده است.
تبعیض سیستماتیک علیه زنان و سرکوب خشن آنها بصورت سنگسار و اعدام غیر قابل تحمل است.
باید به این وضعیت در کشور چند ملیتی ایران خاتمه داده شود. باید برای تضمین زندگی مسالمت آمیز همه ی ملل ساکن ایران، رعایت حقوق بشر و شرکت برابر حقوق آنها در زندگی و قدرت سیاسی کشور راه حلی پیدا شود. لذا ما خواهان تغییرات اساسی در قانون اساسی ایران هستیم.
ما خواهان ایجاد ایرانی دمکراتیک و فدرال با سیستمی سکولار هستیم که در آن در کنار حفظ وحدت کشور، حقوق ملی و فرهنگی تمامی ملل ساکن کشور و ادیان به رسمیت شناخته شده و جامعه ی عمل به پوشد.ایجاد ایالت ها و مناطق خود مختار برای این ملت ها می تواند زمینه را برای ایجاد ایرانی فدرال و واحد فراهم نماید. همچنین ما خواهان به رسمیت شناخته شدن زبانهای این ملت ها و برابری آنها در زمینه ی آموزش و پرورش می باشیم.
ما در ایران خواهان برابری حقوق زنان بر اساس کنوانسیونهای بین المللی هستیم.
ما از دولت آلمان فدرال می خواهیم که در تنظیم سیاست های خود در رابطه با ایران مسئله ی ملی در ایران را به عنوان بخشی از حقوق بشر تلقی کرده و برای به رسمیت شناخته شدن حقوق ملی ملت های غیر فارس و اقلیت های دینی تلاش نماید.»
سایت تریبون